هرچندبارها درباره وضعيت اضطراري قلعه زيويه صحبت شده اما هنوز اقدامي اساسي براي نجاتبخشي آن صورت نگرفته و ديوارها و تالار ستوندار آن در حال تخريب هستند. باستانشناسان براي اين قلعه 3000 ساله اعلام وضعيت قرمز کرده و معتقدند که در صورت عدم رسيدگي، به زودي قلعه زيويه فرو ميريزد.
خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه ميراث فرهنگي ـ قلعه زيويه در حالي شرايط اضطراري خطرناکي را سپري ميکند که به گفته باستانشناسان هر آن امکان فرور ريزي ديوارهاي تالار ستون دار و همچين خود قلعه وجود دارد. اين درحالي است که تنها اقدامات صورت گرفته تغيير سه مدير در ظرف 16 ماه و کمي هم زدن کاهگل به ديوارهاي در حال تخريب است. هرچند گفته ميشود که اين کاهگلها هم باعث تخريب بنا ميشود.
به گزارش CHN دژشهر «زيويه» که از آن به عنوان مهمترين اثر پيش از هخامنشي کردستان ياد ميشود، همچنان در پيچ و خم مشکلات اداري و تغيير مديريت بلاتکليف مانده است. تاکنون طي 16 ماه سه مدير در اين اثر مهم تاريخي تغيير کردهاند و اين در حالي است که رانش تالار ستوندار آن ادامه دارد و پلکانهاي اين دژ در حال تخريب هستند.
«کاميار عبدي»، از جمله باستانشناساني که دو سال قبل با طرحي براي مرمت قلعه زيويه و نجات آن اقداماتي را آغاز کرده بود اما به دلايل مشکلات اداري و مانعتراشي عدهاي موفق به اتمام کار خود نشد، درباره وضعيت زيويه به CHN ميگويد: «وضعيت زيويه بسيار اضطراري است و رانشهاي خطرناکي در تالار ستوندار اين قلعه و همچنين فشار زيادي روي خود بنا وجود دارد. اين قلعه در آستانه تخريب و فرو ريزي است.»
عبدي درباره اقدامات نجات بخشي قلعه زيويه گفت: «کاوشهاي باستانشناسي قلعه زيويه چندان علمي و اصولي نبوده است. خاک حاصل از حفاري به دلايل نامعلومي به بالاي قلعه هدايت شده و دپوي اين خاکها اکنون فشار زيادي روي ديوارها، بدنه و فونداسيون قلعه زيويه وارد ميآورد.»
وي افزود: «مثل آن است که شما خانهاي را با فونداسيون دو طبقه بسازيد و پس از اتمام کار، تصميمي بگيريد که چهارطبقه ديگر هم روي همان فونداسيون بالا ببريد. به طور حتم خانه شما ويران ميشود و اين وضعيتي است که زيويه تحمل ميکند.»
به گفته عبدي زيويه بنايي فرسوده است و تحمل اين همه بار اضافي را ندارد و به همين علت زير بار خاکهاي حاصل از حفاري، در حال له شدن است.
از سوي ديگر خاکهاي باستاني دپو شده در بالاي قلعه به درستي پالايش نشدهاند و پر از مواد فرهنگي باستانشناسي از جمله سفال، استخوان، عاج، کاشي شکسته و … هستند. به همين علت برداشتن اين خاکها بايد با نظارت باستانشناسان انجام شود.
عبدي درباره اقدامات مرمتي انجام گرفته در زيويه گفت: «از جمله کارهاي بيهودهاي که براي زيويه انجام ميشود، زدن کاهگل به خشتهاي 3000 ساله اين بنا است. اما گويا کساني که اين کار را انجام ميدهند نميدانند که کاهگل از خشتهاي اين بنا سنگينتر است و همين کارشان باعث ريختن خشتهاي چندهزار ساله زيويه شده است.»
اما مشکلات زيويه به برداشتن خاکهاي دپو شده ختم نميشود. تالار ستوندار زيويه که يکي از مهمترين آثار تاريخي پيش از هخامنشي کشور است، دچار رانش شده و حتي بر اثر اين رانش يکي از پايه ستونهاي آن هم از بالاي تالار به پايين سقوط کرده بود.
عبدي درباره وضعيت اضطراري تالار ستوندار قلعه زيويه به CHN گفت: «محور ستونهاي اين تالار 25 سانتيمتر حرکت داشته که به همين علت يکي از پايهستونهاي آن چندسال قبل به پايين تالار سقوط کرد که با زحمت زيادي آن را به جاي خود بازگردانديم.»
وي در ادامه گفت: «ديوار شمالي تالار مدتها قبل فرو ريخته است. زمان ريختن اين ديوار مشخص نيست اما همين فرو ريختن باعث شد تا حفاران غيرمجاز به جان تالار بيفتند و آن را سوراخ سوراخ کنند. با آمدن باستانشناسان حفاريهاي غيرمجاز متوقف ميشود اما هيات باستانشناسي خاک حفاري را داخل سوراخهاي خالي شده ميريزند و تالار ستوندار را حفاري ميکنند. آنچه اتفاق ميافتد اين است که خاک بستر تالار سست شده و با آمدن باران مثل سيريش به جان قلعه ميافتد. در حال حاضر ديوار تالار مثل بستني در حال آب شدن است.»
اين باستانشناس دوره پيش و اوايل دوره هخامنشي درباره طرحي که براي نجاتبخشي قلعه اجرا ميشد گفت: «پيش از آنکه کار را در قلعه آغاز کنم با چندين مهندس و معمار مشورت کردم و تصميم گرفتيم که خاکهاي اضافي را از داخل خشتهاي قلعه برداريم و آن وقت با خشتهاي جديد و به طور کاملا علمي و اصولي، قلعه را استحکامبخشي کنيم.»
وي افزود: «اين اتفاق بايد در مورد بخشهاي ديگر قلعه هم ميافتاد و براي اجرايي کردن آن نياز به برداشتن خاکهاي اضافي بود. اما عدهاي که هدفشان سنگاندازي جلوي کار بود، هياهو راه انداختند که با کلنگ به جان زيويه افتادهاند.»
عبدي درباره ديگر اقدامات انجام گرفته که نيمه کاره ماند گفت: «يکي ديگر از کارهاي انجام گرفته بستن راههاي آب بود. هر روز دور تا دور قلعه ميچرخيديم و محل انباشت آب را پيدا ميکردم. آنوقت با نصب جويهاي کوچک، اين آبهاي زخيره شده را به بيرون از قلعه هدايت ميکرديم.»
به گفته وي اين کار بايد مدام در قلعه انجام شود، زيرا آب محل تازهاي براي انباشت پيدا ميکند. به همين علت بايد هميشه آنها را پيدا کرده و با جويهاي کوچک به جاي ديگري منتقلشان کرد.
دژ باستاني زيويه روي تپهاي در حاشيه روستاي زيويه قرار دارد که در سال 1947 ميلادي بهطور اتفاقي کشف شد. از حفاريهاي اين تپه، که بيشتر در گذشته و بهطور غيرمجاز صورت گرفته بود، اشياء زيادي به دست آمده که بعضي از آنها در موزههاي داخلي و بسياري هم در موزههاي خارج از کشور نگهداري ميشوند.
عبدي درباره اهميت اين قلعه ميگويد: «اين محوطه، از جمله معدود محوطههاي پيش از هخامنشي در شمال غربي ايران است که کشف شده و اطلاعات زيادي از اين دوره نامعلوم در اين منطقه از کشور دارد. اين قلعه زيربنايي حدود 80 هزار متر مربع دارد و احتمالا به يکي از شاهان محلي آن دوران در 3000 سال قبل مربوط ميشود.»
ازجمله اشياء بهدستآمده، قطعات عاج منقوش بوده که نقوش حيواني و صحنه شکار اساطيري روي آنها حک شدهاست. گردنبند طلا و سر عقاب طلائي از ديگر نمونههاي اشياء کشفشده تپه زيويه هستند.
دژ يا همان قلعه زيويه که تاريخ معماري آن را به ماناييها مربوط ميکنند، بارها مورد کاوشهاي باستانشناسي قرار گرفته است. تپه نخستين بار به منظور حفاري تجاري و خروج اشياء قيمتي از اين قلعه باستاني به مدت 8 سال مورد کاوش قرار گرفت. اين کاوش ها که از سال 1325 تا 1332 به طول انجاميد بخش هايي از اين محوطه باستاني را تخريب کرد.
پس از آن در سال 1355 تا 1357 دو فصل کاوش در اين قلعه توسط باستانشناسان ايراني به سرپرستي «نصرت الله معتمدي» انجام گرفت و پس از انقلاب به مدت 15 سال اين قلعه به حال خود رها و سپس در سال 1373 تا 1377 دوباره کاوشها از سر گرفته شد و به مدت 5 فصل به سرپرستي معتمدي کاوش شد.
با بروز مشکلاتي براي معتمدي در ادامه نيز اين کاوشها به سرپرستي سيمين لکپور از سال 1387 تا 1382 ادامه داشت و در اين مدت سطوح مختلف اين قلعه به ابعاد 5 هزار متر مربع به همراه اشياء فلزي و معماري کشف شد.
در کاوشهاي انجام گرفته در اين قلعه بخشهاي مختلفي از آن از جمله تالار ستون دار و اطاقهاي متعدد قلعه نمايان و اين قلعه به يکي از آثار باستاني مهم ايران بدل شد.
در سال 1384 پس از آنکه مديريت وقت ميراث فرهنگي ادامه کاوشهاي را به زيان اين قلعه ديد، فعاليتهاي باستانشناسي آن متوقف شد اما قلعه نيز به حال خود رها شده و تخريبها آغاز شد.
منبع خبر :http://www.chn.ir/news/?section=2&id=51850